سه دوست

عاشق قدم هاتم کوچولوی مامان

با تخیر فراوان سال نو مبارک

سلام به روی ماهت  مامان جانم سال نوت مبارک هر چند سال تحویل من و تو تو بغل هم خواب بودیم مامانم امیرعلی جانم خیلی شیطون شدی مامان دارم کم میارم تمام روز با پاهای کوچولوت بدو بدو میکنی دردت به جونم یه کم به فکر من باش   ...
2 ارديبهشت 1398

یک ماهگی عمرم

برگشتیم مهران برای یه ماهگی ات بردیمت دکتر از سلامتت خیالمون راحت بشه دکتر گفت تو صدای قلبش یه صدای اضافه هست از ترس مامان و بابا داشتن سکته میکردن بردیم دکتر و شکر خدا مامان اکو داد گفت سالم سالمه چهل روزگیت طی مراسم زنانه حمامت دادیم و نفسم لباس های چهل روزگیش گذاشت کنار مردی شده پسرم ...
2 فروردين 1397

سه هفتگی عزیز دل بابا و ماما

سه هفتگی امیرعلی جانم دردت به جون مامان زود به زود لبهات پوست مینداخت و پوستش اذیتت میکرد رو پوستت هم جوش میزدی بعضی شب ها بد خواب میشدی که دکتر متخصص بهت بلادنا داد ولی دیدم عوارض داره بهت ندادم بعدش خودم برات گرمیچر گرفتم که یه قاشق چایی خوری کوچیک بهت دادم اون شب خیلی خوب خوابیدی ولی من تا صب نخوابیدم بعد از این که بهت دادمش روی پاکتش نوشته بود که زیر یه ماه توصیه نمیشه از ترس تا صب نخوابیدم و دیگه بهت ندادمش بابا توی ۳ هفته ای که اهواز بودیم سه بار دیدنمون اومد که بار اخر باهاش برگشتیم خونه هر چند مادر هنوز خوب خوب نشده بود ولی دوست داشت هر چی زودتر خانواد...
11 بهمن 1396

دوهفتگی نفس مادر

عکس های دو هفتگی امیرعلی جانم با خنده وقت و بی وقتت جون میگرفتم عزیز دل مامان ۱۳ روزگی نافت افتاد اینقد مامان استرس داشت برا نافت شکر خدا خوب بود و نگرانی من بی خود بود همون هفته دوم راحت دست تو دهنت میزاشتی عشق مانانی خونه دایی خیلی از بودنت خوشحالن زن دایی همه کارهات با عشق انجام میده مامان حسابی اهواز سرحال شد خستگی زایمان از تنش بیرون رفت خاله ها و دایی ها هم خیلی دورت بودن دایی بزرگت خب تا وقتی پیدا میکرد می اومد دستات میبوسید ...
11 بهمن 1396

جان جانان من توی😍😘

عزیز دل مامان اومدنت برای من و بابای شب خاصی بود ولی شرایط جوری شد که برای همه خاص و به یاد موندنی شد بعدها برات میگم مامان خدا رو شکر کنارمی نفس مامان مامان این لباس ها خیلی زود به تنت کوچک شد ماشالله به پسرم قربون قدت ️ عزیز دل مامان ...
7 دی 1396

تولدت مبارک بهونه زندگیم

مامانم کوچولوی خوبم بیمارستان بستری شدم قربون قدت تا فردا دیگه روی ماهت میبینم صدات میشنوم از فردا دیگه از تو دلم میای تو بغلم عمر مریم سالهاس منتظر این لحظه ام عشقم مامانم ما دردهای زیادی کنار هم تو بارداری کشیدیم تو پسر قوی هستی کمکم کن راحت بیای تو بغلم ️ ...
21 آبان 1396
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سه دوست می باشد